مانند هر زبانی، زبان مرتبط با لباس نیز از مکانیسمهای پیچیدهای تشکیل شده است که میتواند به دنبال یا مطابقت با تحمیلها، ممنوعیتها، ضرورتها، تمایلات همسانسازی، منطقهای هویتی، سازگاری، تحریک یا اعتراض به نوبه خود مرتبط با مد و غیره باشد. .
نبستن کراوات روی تیشرت بلند دخترانه در شرایطی که لازم است میتواند پیامی بسیار خاص بدهد، درست همانطور که در یک نقطه خاص برای خانمها تصمیم به خلاص شدن از شر سوتین یا پوشیدن شلوار میشود.
همین مکانیسمها، به نوبه خود، میتوانند بر سبکهای خاص یا تکتک لباسها تأثیر بگذارند که بسته به دورهها، زمینهها یا کاربردها، میتوانند معنایی را از دست داده و معنای جدیدی پیدا کنند.
شلوار جین که به عنوان یک لباس کار برای جویندگان و معدنچیان طلا متولد شد، در دهههای 1960 و 1970 به نمادی از رد کنفورمیسم اجتماعی تبدیل شد، سپس در نهایت توسط همه پوشیده شد و حس سیاسی خود را از دست داد، حتی تا حدی که تبدیل به عنصری شد. سازگاری اجتماعی جدید
لباس نیز زبان سیاست است، چه روزمره و چه شخصی و حرفه ای. قدرت سلطنتی، اشرافی، تمامیت خواه، نظامی، دموکراتیک لباس هایی می پوشد که گاه توسط شیوه های خود مردمی که در قدرت هستند مدون شده است، گاهی در هنجارهای واقعی ثابت شده است، مانند لباس محافل نظامی که نشان دهنده موقعیت های مختلف در درون یک سلسله مراتب است.
(یکی دیگر از مناقشات اخیر ایتالیا در مورد استفاده از لباس نظامی در زمینه نقش های غیرنظامی بود). و گاهی اوقات سیاستمداران لباس را موضوع سیاست خود قرار می دهند و در مورد آنچه که می توان و نمی توان پوشید: استفاده از لباس به عنوان نوعی نظم و قانون گذاری پیرامون آن، جانبداری می کنند.
حتی در خارج از جهانهایی که لباسها در آنها تنظیم و مدون شدهاند، هنوز کدهای غیررسمی فعال و دستگاههای زیباییشناختی وجود دارند که بهطور غیررسمی ملزم به رعایت آنها هستند.
آداب مربوط به لباس می تواند به مناسبت (مثلاً مراسم عروسی یا تشییع جنازه) یا به نقشی که فرد می پوشاند بستگی داشته باشد و حتی آن لباس ها را تبدیل به نوعی یونیفرم کند.
بدون دیدگاه